سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستان یار یاران دوست

سلام

چهارشنبه 88 تیر 10 ساعت 7:56 عصر

سلام بر دوستای عزیز

این انتخابات همانطور که به قول لاریجانی یک نفس گیری برای نظام جمهوری اسلامی بود یه نفس گیری برای وبلاگ ما هم شد هم از لحاظ آماری هم از لحاظ تبادا نظرات که واقعا شیرین و کارا بود به امید ادامه این روند در طرح مباحث جذاب و شرکت فعال اعضا

 حرف زیاد دارم که بزودی خواهم نوشت  این کامنتو گذاشتم که بگم مشکلی نداره برای آپ شدن هر کی خواست بذاره اینو پاک کنه

بزودی با طرح مباحث دیگر با هم تبادل نظر خواهیم کرد .

فعلا

 ضمنا خبر جدید که طنز جالبیه : ابطحی رو گرفتن گفته چرا منو میگیرید برید هاشمیو بگیرید

گفتن دیگه خلع لباس میشی گفته راحت میشم .

غبار

 



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    احمدی نژاد انتخاب بد و بدتر یا صالح و اصلح

    پنج شنبه 88 خرداد 7 ساعت 10:27 صبح

     بسمه تعالی

    سلام

    این روزها شور و هیجان انتخاب دهمین رییس جمهور کشور را فرا گرفته است .

    تلخی دوم خرداد هنوز از ذائقه ما نرفته است پس انتخاب هر کسی که نماینده این جریان باشد از دید من منتفی است لذا به نظر من انتخاب میرحسین که همه او را به نام کوچک صدا میکنند منتفی است .

    انتخاب شیخ اصلاحات هم به قدری مضحک مینماید که بحث درباره او برای اوقات بیکاری و دور هم نشستن و جک گفتن   مناسب تراست . ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    خداحافظ دوستان حلالم کنید

    شنبه 88 اردیبهشت 12 ساعت 3:59 عصر

    بسمه تعالی

    سلام دوستای خوبم من دارم ان شاءالله میرم حج . یکشنبه .

    به یاد همتون هستم همتونمرو هم  دعا میکنم . شما هم  برا من دعا کنید که حجمون حج بشه نه چیز دیگه ای .

    اگر هم بتونم و موقعیتش پیش بیاد از اونجا براتون یه یادداشت میذارم  .

    اینو از توی کتابایی که خوندم درآوردم  :

    الهی !

    غبار خزیده ای میان هیاهوی دخمه های این تاریکستانم که به نوری از تو دل بسته است اعتراف میکنم که حتی سنگ شدن در خانه تو شایستگی میخواهد  حتی ابابیل شدن . . .  حتی درختچه ای گز در عطشناکی ظهر داغ تابستان این سرزمین نبوده ام که به قطره اشکی از چشمان پیامبرانت جانش سبز شود . غبار ناچیزی هستم که چمدانی از نبودن بسته است ......

    برا هیچکدومتون هم سوغاتی نمیارم

     امیدوارم لا اقل تا موقعی که میام دوستای با وفا یه سری زده باشن و این حلالیت طلبی رو خونده باشن

     خداحافظ

    بچه ها  حلالم کنید

    غبار



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    اندر حکایت دولت الکترونیک

    چهارشنبه 88 اردیبهشت 2 ساعت 10:15 عصر

    بسمه تعالی

    معایای ( معایبی که قبل و بیش از مزایاست )  دولت الکترونیک

    براستی دولت الکترونیک ؟ کدام دولت الکترونیک ؟

     چند روز پیش یک کارت شارژ همراه اول میخواستم گفتم مثل آدمای متمدن برم توی اینترنت و از سایت همراه اول یک کارت شارژبگیرم . تازه دو درصد هم تخفیف میده .

    آقا شب رفتم توی سایت دیدم ای داد بیداد اصلا صفحه اول سایت را هم باز نمیکند گفتم عیبی نداره میذارم ساعت 5 صبح از خوا ب پا میشم تا از مزایای دولت الکترونیک استفاده کنم . تازه دو  در صد هم تخفیف داره .

    آقا ساعت 5 صبح از خواب پا شدم و رفتم توی سایت دیدم سرعتش بهتراز دیشبه  . مراحل خرید را یکی یکی طی کردم تا جایی که از سایت بانک مربوطه دوباره  برمیگردی توی سایت ارتباطات سیار( یعنی وقتی از حسابت پول کم شده ولی هنوز پسورد رو بهت نداده ) . اونجا قطع شد ( اینجا هم آهنگ متن میخواد . اونهم توی مایه های فیلم پارک وی )  و این کار ساده 45 دقیقه طول کشید دیگه داشتم ازعصبانی میشدم از این ........   که کرده بودم  . چرا ؟  : هم از خواب شیرین صبحگاهی زده بودم و باید تا ساعت دو کسلی سر کار را میداشتم . هم آش نخورده و دهن سوخته .  گفتم عیبی نداره یه شهروند با کلاس در دولت الکترونیک کمی باید ظرفیت داشته باشه  . رفتم توی قسمت سئوالات متداولش دیدم نوشته اگر اونجوری شد برید توی قسمت پیگیری شماره رسید بانکی رو بدبد و رمزتونو بگیرید . ما هم رفتیم و مشخصات رو دادیم و فکر میکنید چی نوشت ؟ " مشخصات شما یافت نمیشود " آقا سرتونو درد نیارم حالا من دارم تند تند تعریفش میکنم با این که اول صبح بود این مراحل روی هم رفته 1 ساعت وقتمو هدر داد آخرشم شوخی شوخی 5000 تومان از حسابم کم شد و کارت شارژ هم بی کارت شارژ .

    شنیدید اون حکایته رو که مجرمه هم پیاز رو خورد هم کتکو خورد هم پولو داد ؟ ما شدیم اون . چون میخواستیم از مزایای دولت الکترونیک استفاده کنیم . هم خوابمونو گرفتیم ، هم پولمونو دادیم که علاوه بر 5 تومنه ، یه ساعت هزینه کارت و تلفن هم اضافه کنید،( اگه میخواستم از بیرون بگیرم کارت 5000 تومانی را میگرفتم 5400 ولی الان بدون کارت شارژ آنهم با دو درصد تخفیفی که گرفتم نزدیک 6000 تومان برام تمام شد تازه  آخرش هم  شارژ نگرفتم  . . . . . . 

     سکانس دوم :

    من توی بانک نشستم هوا هم صاف و آفتابیه و بلبلان بر شاخساران میخوانند و همه چیز گل و بلبله حسابها هم که داره الحمدلله همه سیبایی میشه که مشتری محترم هر جا بود راحت از حسابش برداشت کنه یا به حسابش بریزه " مثل آدمای با کلاس"   آخه در عصر دولت الکترونیک معنایی نداره دیگه توی یه شعبه ای حساب باز کنی و بخوای فقط بری از اونجا پولتو بگیری الان دیگه  توی یه شعبه ای حساب باز میکنی و در هر شعبه ای در سراسر ایران با حسابت کار میکنی .  اییییییینه ........

     . ناگهان قطعات ابر به هم میپیوندند و هوا طوفانی و ابری میشه و گاهی قطراتی از باران بر زمین مینشیند .این چند قطعه ابرو  باران همان و قطع شدن سیستم سیبا همان  . شما را به آن مقدساتی که هممون قبول داریم سیستم بانکی یک کشور که به آب و هوا بستگی داشته باشه . دیگه وا ویلا به سیستم های دیگمون که در حالت عادی  به یه پفی بندن . و تازه دو درصد هم تخفیف نمیدن .

    نکته ی ضخیم : میدانم ما در مرحله ی گذار هستیم به سمت جهان دوم یا اول اما حرف من اینه آقا جان اگه یه چیزیو بستر سازی نکردیم چرا میایم اون کارو شروع میکنیم و توی مردم انتظار ایجاد میکنیم . اگه ما نمیتونیم یا فعلا صلاح نیست که اینترنت پر سرعت داشته باشیم چرا میایم شعار دولت الکترونیک سر میدیم و در مردم انتظار ایجاد میکنیم  و تازه دو درصد هم تخفیف نمیدیم  

     دوستدار دوستان یار

    غبار



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    خدمت جدید

    شنبه 88 فروردین 15 ساعت 7:56 عصر

    سلام دوستان سال نو بر تمامی گور بگورها و غیرهم مبارک. با فاصله زیاد به تمامی دوستان عزیز از دست داده تسلیت عرض می کنیم. انشاالله که بقای عمر خود و بازماندگان شود. تازه گی ها هم برادر دوست عزیزمون مرتضی عظیمی مرحوم شد خدا بیامرزدش. جهت شادی روح تمامی این عزیزان صلوات.

    و اینک خدمتی دیگر از وبلاگ ما با همان آهنگ های غبار

    جهت اطلاع بیشتر بالا و پایین و گوش وبلاگ را نگاه کنید

     اگه وبلاگ سنگین شده خبر بدید تا سبکش کنیم

    به آهنگ هم دقت کنید

    یا علی



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    یه داستان جالب

    جمعه 87 اسفند 16 ساعت 7:35 صبح

    سلام


    خودم اعتقاد دارم دست نوشته ها خیلی وبلاگ را گرم تر میکند اما این مطلب را که دیدم حیفم آمد توی وبلاگ نذارمش


    از همه دوستام یار و یاران دوست میخواهم اگر میتوانند مطالب جالبی را که به نظر خودشان تاثیر گذار است  را روی وبلاگ بذارن تا کم کم یه مجموعه جالب از جملات تاثیر گذار و داستانهای زیبا و موثر را جمع آوری کنیم اگر این مطلب جدی گرفته شود میتوان بعد از مدتی حتی آنرا به صورت کتاب چاپ کرد . یک کتاب از احادیث برگزیده ی بسیار موثر و نیز جملات دانشمندان ( میدانم الان اگر یه سرچ کنی توی اینترنت کلی از اینجور چیزا گیر میاری اما میخواهم آن چیزهایی باشد که لااقل روی یکی از ما یه تاثیری در بدو امر گذاشته باشد یعنی یه مساله ی مبهمی را از ما حل کرده باشد یا یه تغییر دیدگاهی را د ما داده باشد به قول روانشناسا برای ما به یه خاطره ی مرجع تبدیل شده باشد) و نیز داستانهای زیبا و ....


     


    مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.


    در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.


    مرد لباسهایش را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه مجدداً زمین خورد!


    او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد.


    در راه به مسجد، با مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: (( من دیدم شما


    در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.))، از این رو چراغ آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم. مرد اول از او بطور فراوان


    تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ


    بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند.


    مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. مرد اول سوال می کند که چرا او


    نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند.


    مرد دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد. شیطان در ادامه توضیح می دهد:


    ((من شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)) وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را


    تمیز کردید و به راهمان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم


    و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد


    خانواده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را


    خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم


    دیدید بعضی اوقات یه کار خوبیو میخوای انجام بدی یه مشکلی برات پیش میاد سریع به این نتیجه میرسی که : خواب من توفیق نداشتم . این برا اونموقع که تلاش مکرر برای انجام کار خوب از خود کار خوب گاهی بهتره


    دوستدارتان


    غبار



  • کلمات کلیدی : داستانک
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    بازم یه نر م ا فزار کاربردی

    یکشنبه 87 اسفند 4 ساعت 1:30 صبح

    دوستای عزیز سلام

     و اینک خدمتی دیگر از   ( با  آهنگ متن هیجان انگیز تو مایه های ای ایران ... )

    www.dostblog. Parsiblog.com

     یه نرم افزار کاربردی دیگه اونم از خودم

    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی : نرم افزار، مدیا پلیر
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    کتاب برای موبایل

    پنج شنبه 87 اسفند 1 ساعت 9:48 عصر

    سلام دوستای عزیز

    خوبید ؟ حالتون چطوره ؟ میدونو ممکنه مدتها بگذره و این مطلب رو نخونید اما من مینویسم .....

    مـــــــــــــــــــــــــــــــــژده                       مــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــژده

    بشتابید  . بشتابید

    خونه دارو بچه دار .... ( ببخشید این قسمتش مال این کالا  نبود مال سیب زمینی پیازه حواسم نبود )

    موبایل دارهای محترم و غیر محترم  و همـــــــــــــــه کسانی که مطالب زیادی دارید که بخوانید و از کمبود وقت مثل من نالانید .

    بشتابید     بشتابید

    بالاخره پس از سالها  ( نه دیگه شوخی کردم ) ماهها ( نه اینم دروغه ) هفته ها ( هی ی ی ی ی این یه کمی راسته ) تلاش مکرر ، و در حالیکه هر روز 12 ساعت توی بانک باید میبودم و باخستگی  ..............( موضوع عوض شد ) ملت  به من رای دهید  ( جو گرفتم )

     

    خواب جدی باشیم دیگه :

    دوستای عزیز بالاخره توانستم نرم افزارهای مربوط به ساخت کتاب موبایل رو دانلود کنم و نحوه کار با اونها رو یاد بگیرو حالا از شوخی که بگذریم کار سختی بود دانلود حدود بیست مگا بایت با اینترنت خانگی که مجبور شدم هر روز ساعت چهار صبح پا شم که سرعت بالا باشه .

    و این یعنی شما هر مطلبی رو که تا حالا دوست داشتید که بخونید و روی کامپیوتر بود و وقت نمیکردید بخونید میتونید به صورت فایلهای با پسوند jar @jad  در بیارید و سوای سیستم عامل گوشیتون و اینکه فارسی رو ساپورت میکنه یا نه براحتی در مرده ترین وقتاتون توی ماشین توی لحظات انتظار استاد و هر زمان ممکن دیگه که فکرشو بکنید مطالب مورد علاقتونو بخونید و حالشو ببرید.

    نمیخوام آدرس نرم افزارا رو بدم که خودتون دانلود کنید چون بعضی لینکاشون خراب بود و بعضی سایتها ما رو تحریم کرده بودند و باید از یه جاهایی دیگه میرفتی و بعضی دیگه بعد از دانلود اونی نبود که باید میبود و از این دست مشکلات . فقط چون ما خیلی آدم با معرفتی هستم  متناتونوتوی word بدید به ایمیلم من خودم براتون کتابش میکنم و میفرستم به ایمیلتون یا میذارم رو وبلاگ که بقیه هم استفاده بکنند . حجم کتاب ساخته شده هم از حد سیصد کیلو تجاوز نمیکنه اینه که نگران حافظه گوشیتون یا مشکلات این دست  نباشید .

    کتابهای آماده ای رو هم که خودم دارم یا دانلود کردم اگه خواستید بگید براتون میذارم مثلا سه جلد حماسه حسینی رو دارم یا سه جلد هست اسمش فرهنگ عاشوراست یا کتابهای توپ روانشناسی و زندگی و احادیث برگزیده و دعاها . ........ خلاصه خیلی خداییش باحاله این کار .   یه سری مطالب برگزیده هم خودم دارم که در مورد ازدواجه ( قابل توجه دوستان مجرد یا بقول سعید گور به گور شده متاهلین پر اشتها ) و نیز مطالب روانشناسی برگزیده و خلاصه شده که اگه یه جو معرفت داشته باشید وبه خودتون زحمت بدید یه  نظر بدبد بزودی براتون میذارمشون که با موبایل در وقتای هدر رفتتون بخونید کیفشو کنید .

    خوااااااااااااااااااااااااب

    دوستا دلم برا همتون تنگ شده . دیگه نه وبلاگ اون وبلاگه نه ما .......   بگذریم . ماهها میگذره و نه مطلبی نه سلامی نه علیکی تازه اونهایی هم که مطلب میذلرنبقیه  نه نظری نه.....   ولش کن حتما  بقیه وقتشو نداشتن دیه منم هی گیر میدم .

    دوستدار همه دوستای بی نظیر یار و یارای کم نظیر دوست

    غبار



  • کلمات کلیدی : کتاب موبایل
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    خان دایی و بره

    یکشنبه 87 دی 29 ساعت 8:2 عصر
    بیه سایت رفته بودم مطلب زیر را که یادگاری از زمان بچه های باحال و صفا، بی ریا و بی ادعا آروده بود اولش پیشکش به دوستان و دومندش خال نبودن وبلاگ
    راستی در غزه مثل اینکه آتش بس یه طرفه است و این یعنی نرسیدن ؤزیم سفاک صهیون به اهدافش و دومین شکست این رژیم
    صهیون که نسل تازا ای از قوم خیبر است         نابودی و هلاک آن به دست حیدر است
    یکبار هم به نسخه لبنان نظر نما                    ای غزه راه حل تو قنداق علی اصغر است
    یا علی
    مسافر
    ادامه مطلب...

  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    اسلام عزیز است و مظلوم

    شنبه 87 دی 7 ساعت 7:4 عصر

    اگه ریشای یه یهودی بلند باشه میگن یه مومنه و داره ایمانشو نشون میده .
    اما اگه ریشای یه مسلمون بلند باشه میگن یه افراطی و تروریسته .

    یه راهبه اگه بخواد خودشو وقف خدا کنه حق داره خودشو از فرق سر تا نوک پا بپوشونه. .
    اما اگه یه زن مسلمون بخواد این کارو بکنه میگن داره خودشو محدود می کنه! !

    اگه یه زن غربی توی خونه بمونه و مسئولیت مراقبت از خونه و بچه هاشو به عهده بگیره میگن داره کار خوبی می کنه و به خاطر فداکاری ای که کرده مورد احترامه. .
    !
    اما اگه یه زن مسلمون بخواد این کارو بکنه میگن باید بریم آزادش کنیم .. اون تو زندونه !

    تو کشورای غربی هر دختری آزاده که به هر شکلی بره به دانشگاه چون آزادی و حقوقی داره. .
    اما اگه یه دختر مسلمون بخواد از حجاب استفاده کنه حق ورود به دانشگاه رو از دست میده! !!

    اگه یه مسیحی یا یهودی کسی رو بکشه این هیچ ربطی به دین نداره. .
    ولی اگه یه مسلمون جنایتی انجام بده این اسلامه که محاکمه میشه! !!

    اگه مشکلی داشته باشیم دنبال راه حل می گردیم. ..
    اما اگه این راه حل توی اسلام باشه حاضر نیستیم حتی بهش فکر کنیم! !

    وقتی کسی یه ماشین عالی رو بد میرونه هیچ کس نمیگه تقصیر ماشینه است. !
    ولی اگه یه مسلمون اشتباهی بکنه یا با مردم بد برخورد کنه میگن این تقصیر اسلامه! !!!!

    راستی چرا ؟

    بچه ها این متنو خوندم و انگار حرف دل  و درد دل همه ما رو با این متن قشنگ بیرون کشید و گفت راستی راستی مسلمونا و بیشتر از اون اسلام چقققققدر مظلومن

    غبار



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    عکس یادگاری
    [عناوین آرشیوشده]


    v