سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دوستان یار یاران دوست

مرغ دل یک بام دارد و دو هوا

پنج شنبه 85 آذر 23 ساعت 10:17 صبح
به نام خدا
این روزا بانگ کاروانای حج و حاجیا همه جا رو پر کرده و  دلا ناخود آگاه روانه بقیع و اون چه طرفان.نمی دونم که این حج چیه وخاصیتی داره که برا هر نفری  تو کل عمرش تنها یه بار واجب شده و در بهترین زمان ها و دعاهای ماه رمضان از خدا طلب حج می شود به هر حال اگه فهمیدید به ما هم بگید و اگه کسی رفت سفارش ما رو هم بکنید متن زیر که از سفرنامه شهید آوینی است تقدیم به همه دلهای آسمون و مشتاق
-
ای بقیع، ای گنجینه‌دار فریاد

حکایت بقیع، حکایت غربت است، غربت اسلام، و با که باید این راز را باز گفت که اسلام در مدینه‌النبی از همه‌جا غریب‌تر است؟
خطاب ما اینجا با عاشقان است، و با درد آشنایان ، که این حکایت را دیگر، هر دلی تاب شنیدن ندارد. ای اشک مهلتی، تا بازگویم حکایتی را که قرنهاست در سینه‌ام مستور مانده است، و درد آشنایی نیافته‌ام، که این راز سر به مهر را با او زمزمه کنم.

 اینجا گورستان بقیع است،‌ و این خاک گنجینه‌دار فریادی است که قرنها ارباب جور آن را در سینه ما محبوس کرده‌اند، و هرچند اشک ما تاب مستوری نداشته است، اما این بار، این بغضی نیست که فقط با گریه باز شود، و این جراحت نه جراحتی است که با مرهم اشک شور التیام یابد.
حکایت بقیع، حکایت غربت است، غربت اسلام، و با که باید این راز را باز گفت که اسلام در مدینه‌النبی از همه‌جا غریب‌تر است؟
خطاب ما اینجا با عاشقان است، و با درد آشنایان، که این حکایت را دیگر، هر دلی تاب شنیدن ندارد. ای چشم، خون ببار، تا حجاب از تو بردارند، و ببینی که این خاک گنجینه‌دار نور است و مدفن عشق و اینجا،‌ بقعه‌ای است از بقاع بهشت. و آن نفخه‌ای که در بهشت روح می‌دمد، از سینه این خاک برمی‌آید، چرا که اینجا مدفن کلیدداران بهشت است.
و اگر حجاب از گوشها و چشمها بردارند، طنین ناله کروبیان را در ملکوت اعلی خواهد شنید، و خواهی دید که چگونه فرشتگان بال در بال جلوه‌های جاودانی رحمات خاص حضرت حق را بر این خاک گسترانیده‌اند.
ای بقیع، ای مطهر، ای رازدار صدیق صدیقه اطهر (س)، و ای هم‌نوای مولا مهدی (عج) آن گاه که غریبانه، آنجا به زیارت می‌آید، ای بقیع مطهر، ای گنجینه‌دار نور، ای مدفن عشاق، و ای حکایت‌گر غربت، براستی این راز را با که باید گفت؛‌ که اسلام در مدینه‌النبی از همه‌جا غریب‌تر است؟
ای بقیع مطهر، منتظر باش، اگر آنان توانستند، که نور را در حبس کشند، تو هم غریب خواهی ماند، ای بقیع، با ما سخن بگو، با ما، از رازهای سر به مهری که در سینه داری بگو.
ای بقیع، ای هم‌نوای مولا مهدی (عج) ای رازدار آن یار غریب، بگو آنجا چه می‌گذرد، هنگامی که او به زیارت قبور می‌آید؟
بگو، با ما بگو لابد صدای گریه غریبانه آن یار مضطر را هنگامی که بر غربت اسلام می‌گرید، شنیده‌ای؟
بگو، با ما بگو که حبیب ما،‌ در رازگویی‌های علی‌وار خویش، و در مناجاتهای سجادانه‌اش چه می‌گوید؟

ای تربت مطهر، ای آنکه بر تربت تو، جا‌ی‌جای نشانه پای حبیب و اثر اشکهای غریبانه او باقی است.
ای هم‌نوای «امن یجیب» مولا مهدی (عج).
ای مصداق، «طبتم و طابت الارض التی فیها دفنتم»، ای کاش که ما به جای خاک تو بودیم و هنگامی که آن یار غایب از نظر به زیارت قبور می‌آمد، بر پای او بوسه می‌زدیم. ای بقیع، ای تربت مطهر، ای کاش ما نیز چون تو، می‌توانستیم که با آن محبوب، وقتی که «امن یجیب» می‌خواند، هم‌نوا شویم، و براستی که «امن یجیب» حکایت دل پرغصه اوست، گوش کن....
«
امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء و یجعلکم خلفاءالارض».
چرا که اوست مصداق اتم مضطر، و خلافت ارض میراثی است که به او بازمی‌گردد. و ای بقیع مطهر، منتظر باش.
اگر آنان توانستند، که برای همیشه شمس را در غربت غروب نگاه دارند، تو نیز غریب خواهی ماند.

الله ارزقنا حج بیتک الحرام

بینام



  • کلمات کلیدی :
  • نوشته شده توسط : دوستان یار | نظرات دیگران [ نظر]


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    عکس یادگاری
    [عناوین آرشیوشده]


    v