خالق بخشنده
خیز، ای بنده محروم و گنهکار بیا
یک شب ای خفته غفلت زده بیدار بیا
بس شب و روز که در زیر لَحَد خواهی خفت
دَم غنیمت بشمار امشب و بیدار بیا
شب فیض است و در توبه و رحمت باز است
خیز، ای عبد پشیمان و خطاکار بیا
پرده شب که بود آیت ستّاری من
دور از دیده مردم، به شب تار بیا
این تویی، بنده آلوده و شرمنده من
این منم، خالق و بخشنده ستّار بیا
مگشا دست نیازت به عطای دگران
دل به من بسته و بگسسته ز اغیار بیا
فرصت از دست مده، میگذرد این لحظات
منشین غافل و بیحاصل و بیکار بیا
مهاجم
لیست کل یادداشت های این وبلاگ