بسم الله الرحمن الرحیم
بی مقدمه بگم هر وقت خواستید یک سری خزعبلات رو به یه عده آدم با فهم وشعورکه خیلی هم ادعای عقل و منطق گرایی شونمیشه بقبولونید من به شما میگم که به راحتی میتونید این کارو بکنید . توی این نوشته میخام یکی از این تکنیکا رو که خیلی استفاده میشه به شما معرفی کنم .
حنا مخملباف . دختر محسن مخملباف همان فیلمساز انقلابی دگر دیس شده ی سازنده توبه نصوح است که الان هر دوشون ساکن تاجیکستان اند . و البته فیلمساز.
آشنایی م با این نام از یه خبر شروع شد که داخل بیست و سیپخش شد و برنده یه جایزه فیلمسازی شده بود و به فجیع ترین شکلش رفت و این جایزه رو از دست یه مرد به شکل زننده ای گرفت و فرداشم توی روزنامه جوان یه تیتر جالبی دیدم " حنای مخملبافها دیگر برای ملت ایران رنگی ندارد " . خوب میدونم که علت اینکه توی اون جشنواره برنده شده بود چیه اما بحثم روی یکی از فیلماشه .کاری به اون خبر ندارم .
همه اینها رو گفتم که بگم یه فیلمی از این فیلمساز به دستم رسیده اگه کسی خواست بگه براش بفرستم ارزش یه بار دیدنو داره . البته من خودم چند بار دیدمش نه از این باب که خیلی فیلم خارق العاده ایه نه . بلکه از این باب که آشنا میشیم با زبان دشمنان دین و طرفندهای پیچیده ای که در فیلمسازی بر علیه دین بکار میرن .
من اسم این طرفندو میذارم تکنیک ساندویچ . یادتونه توی ریاضی یه قضیه ای داشتیم به اسم قضیه ساندویچ ؟ لریش این بود که اگه دو تا نقطه میل کنند به یک عدد و ثابت بشه یه نقطه سومی بین اون دوتا نقطه است اون نقطه هم حتمامیل میکنه به همون عدد .
حالا یکی از تکنیک هایی رو هم که شما میتونید مزخرف ترین حرفاتونو به با کلاس ترین و تحصیلکرده ترین آدما بقبولونید و اونام براتون کف و سوت بزنند استفاده از تکنیک ساندویچه . به این ترتیب که دو تا حرف درست بزنید و بینش هر مزخرفی که خواستید بگید . عده زیادی هر سه حرف شما رو با جون و دل قبول میکنند . و براتونم کف و سوت میزنند .
بگذریم
فیلمی است به نام بودا از شرم فرو ریخت .
سازنده : حنا مخملباف .
محصول 2007 موضوعش کلا توی افغانستانه داستان دختر بچه ایه که خیلی علاقه داره به درس خوندن و برای تهیه یه قلم و دفتر سختی های زیادی میکشه و در این بین گیر نیروهای طالبان میفته (البته همه این نقشا رو بچه ها بصورت نمادین بازی میکنن . مثلا یه عده بچه هستند که خودشونو طالبان معرفی میکنند و با تفنگای چوبی و الکی جلوی دختره رو میگیرن و داستانای زیادی این بین اتفاق میفته ) مثلا میگن دختر نباید درس بخونه و دختر بیچاره رو چال میکنند و راست راستکی میخوان اونو سنگسار کنند . دختر فکر میکنه این یه بازیه و میگه من سنگسار بازی دوست ندارم و ... بالاخره به یه شکلی نجات پیدا میکنه از دست مثلا طالبان وولی اونا ولش نمیکنند و اتفاقات زیادی رخ میده آخرش راه حلی که پسرک همیشه دانای داستان بش میده و پیام اصلی فیلمه این جمله است : " بمیر تا که تو را رها کنند " و دختره خودشو به مردن میزنه اونام رهاش میکنن
اصل این فیلم در واقع تقبیح انفجار مجسمه بودا توسط طالبانه که چند سال پیش در افغانستان رخ داد .اما در این بین کلی حرفای ضد دین و مذهب هم طبق همان قضیه ساندویچ خورد بیننده میده . ترجیح میدم اول فیلمو ببینید بعد در موردش بیشتر باهم حرف بزنم .
دوست دار همه شما
غبار
لیست کل یادداشت های این وبلاگ