بسمه تعالی

سلام

این روزها شور و هیجان انتخاب دهمین رییس جمهور کشور را فرا گرفته است .

تلخی دوم خرداد هنوز از ذائقه ما نرفته است پس انتخاب هر کسی که نماینده این جریان باشد از دید من منتفی است لذا به نظر من انتخاب میرحسین که همه او را به نام کوچک صدا میکنند منتفی است .

انتخاب شیخ اصلاحات هم به قدری مضحک مینماید که بحث درباره او برای اوقات بیکاری و دور هم نشستن و جک گفتن   مناسب تراست .

آقای رضایی هم که عاقلانه ترین کار درباره او آنست که خود مانند دور پیش سنگین و رنگین کنار برود .

از نظر من دادن رای سفید هم بی خاصیت ترین افراد جامعه را نشان میدهد لذا میماند احمدی نژاد . ......

 اما احمدی نژاد

براستی قبول دارم که او همان شهردار تهران است حتی ذره ای غرور در این چهار سال او را نگرفت و ذره ای از مواضع بحق خود عقب نشینی نکرد بر عکس رییس جمهورهای سابق که مواضع محکم انقلابی آنها در یک مجمع بین المللی مثل بستنی قیفی که در آفتاب قرار گیرد ولو  مشید و به انسانهای باکلاسی تیدیل میشدند که برای لای زر ورق مناسبتر میبودند . او اینچنین نبود او چنان در سازمان ملل صحبت کرد که در فیلمهای تبلبغاتی اش .

من همه اینها را قبول دارم اما ......    اما حرفهای دیگری هم دارم   چند سئوال ؟

1 ) براستی این احمدی نژاد همان احمدی نژادی است که به مافیای نفتی اعتقاد داشت ؟ و در این چند سال حتی توانست ذره ای از قدرت این مافیا بکاهد ؟ ( جز اینکه وزیر السلطنه ( زنگنه ) را برکنار کرد و معاون او را بجای او نشاند )

2) مهمترین شعار او آوردن نفت بر سر سفره های مردم بود . آیا نفت 130 دلار 30 دلارش بر سر سفره های مردم آمد ؟ لطفا نفرمایید سهام عدالت که آن سهام کارخانه هاست و ربطی به نفت ندارد .

3) آیا ننگ طرفداری از کردان را بعد از افشا شدن مدرکش میتوان با هیچ توجیه و تفسیری از ذهن پاک کرد ؟

4) با کدام توجیه میتوان طرفداری احمدی نژادی را که دشمن درجه یک اسراییل است را از رییس سازمان گردشگری اش در به رسمیت شناختن ملت اسراییل توجیه کرد؟ تا آنجا که خود آقا مجبور به دخالت شد .

5) براستی که برداشتن استرس کنکور از روی خانواده ها خدمت بسیار بزرگی است اما افزایش ظرفیت دانشگاهها به چه قیمتی ؟ این را که میگویم خودم از نزدیک  دیده ام . پیام نور ملایر ظرفیتش در عرض دو سال 2 تا دو و نیم برابر شد اما حتی ، حتی یک کلاس آموزشی یک آزمایشگاه و ( در رشته ما ) یک هیئت علمی به دانشگاه اضافه نشد این افزایش کور کورانه ی ظرفیت دانشگاه برای کوبیدن دانشگاه آزاد ( که خود از منتقدین شدید آن هستم ) چه بلایی بر سردانشگاه و دانشجو آورده است ؟ یا بهتر است بگوییم آورده است .

6 ) این را هم خودم از نزدیک لمس کرده ام : این انتصابهای بی حساب کتاب را چگونه میتوان توجیه کرد ؟ این هر روز یک وزیر ؟ یا این انتصابهایی که هر کسی در سپاه بود یک پست اجرایی را در دولت ایشان گرفت ؟ با کدام تخصص ؟ و آیا متعهدین بی تخصص نیستند که مردم را از دین زده میکنند ؟ نمونه اش سردار مرادی برای استاداری همدان . یا آقای حسنی ( فرمانده سابق سپاه ) (که اتفاقا در پست فرماندهی سپاه بسیار هم موفق بود و جزو فرماندهان برگزیده کشود شناخته شد ) به سمت رییس سازمان ملی جوانان در همدان . واقعا تناسب را حال کردید ؟ یا نمونه ملموس ترش انتساب آقای انصاری به مدت دو سال به ریاست کل بانک ملی آنهم از کجا از صدا سیما ( این دیگر نو بر است واقعا ) که واقعا دو سال بانک ملی را عقب انداخت .

7) وامهای بی در و پیکردر سفرهای استانی که خود شاهد بودم حتی مستحقش ( که عده زیادی بدون نیاز درخواست داده بودند و وام گرفتند ) حتی مستحقش آمده بود بانک و ناراضی بود و فحش میداد . آخر با 200 تومان وام چکار میشه کرد ؟آنهم با کلی ضامن آوردن و ...  از طرفی همین وامها فرمایشی که  تعدادشان سرسام آور بود جیب بانکها را برای وام دادن به مشتریان واقعی خالی کرد . کسانی که حقشان بود وام بگیرند . از طرفی به شما بگویم آن وامهایی که    گرررررآگر   معرفی میکردند به بانکها 70 درصدشان به بانکها برنگشت و همین امر الان بانکها را با مشکل جدی مواجه کرده .........

 همه این مسائل که عرض کردم وخیلی هم خلاصه گفتم و برای هر کدامشان دلی پر درد دارم  باعث میشود که این سئوال در ذهن پیش آید که آیا واقعا احمدی نژاد انتخابی بین صالح و اصلح یا انتخابی از بین  بد و بدتر ؟

منتظر شنیدن نظراتتان هستم    

غبار