• وبلاگ : دوستان يار ياران دوست
  • يادداشت : سورپرايز
  • نظرات : 1 خصوصي ، 3 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهاجر 

    سلمان جان سلام

    حالا چرا اينقدر با خشانت حرف ميزني ؟ )هم عرض كنم من كه ايميلم رو گم كرده ام اگه تونستي پيداش كن

    انا هم براي همه

    چند تا خبر دست اول و داغ داشتم كه اگه بگم دلتون ميسوزه (البته نه از آن سوختنهايي كه در نشريه جناح رقيب ذكر شده بود) ولي اين خبرها رو كه چند تا شيريني داره بهتون نميگم ... تو خماريش بمونين

    آيا ميدانيدکه هاي مسجد ما!

    آيامي دانيد که بي نام حتي خودش هم نمي دونه کيه؟

    آيامي دانيد که ربطي باجه آب و برق بانک ملي با مسجدما چيه ؟

    آيامي دانيد که چرا بچه هاي مسجد مدتيه منتشر نميشه؟

    آيامي دانيد که جمعيت کتابخانه چي هاي سابق فعاليتهايي دارن و در نماز ما شرکت نمي کردن ؟

    آيامي دانيد که گروهها مدتيه تشکيل نميشه و وداع با رمضان گرفته نشد و مناجات شعبانيه تحريم؟

    آيامي دانيد که درب اتاق رايانه توسط بعضي ها پلمپ شده؟

    آيامي دانيد که قرار بود بعضي از مديران در اواسط رمضون برکنار بشن ولي نشدن؟

    آيا ميدانيد که دو نفر از سران و روسا از وقتي ما به مسجد برگشتيم تا ديشب که حاج آقا برگشتن در مسجد ديده نشدن؟

    (بحث سياسي شد ، ما که ديگه چيزي نميدونيم)

    اين لينكدوني رو هم راش بنداز(لطفا)

    + غبار 

    چند تا پيام برا چند نفر

    سعيد جان يه زنگي بزن براي جواد بنداز يادش و ببين مشكلش چيه كه سر نميزنه به ويلاگ

    مهدي جان شما هم براي هزارمين بار خواهش ميكنيم ائن عكسها يا لا اقل تعدادي شونو كه عكسهاي بچه ها توشونه به ما بده تا بزنيم اين بالاي وبلاگ

    بزودي انشاالله شاهد بازگشت فاميل عزيز به وبلاگ خواهيم بود

    ضمنا يك مطلبي كاربردي ميخوام بنويسم در مرد شناخت دوربين هاي ديجيتال كه اگه كسي ميخواد بخره سرشو كلاه نذارن

    فعلا بايد برم دير شده شما هم با اين دولتتون با اين ساعت كاري اي كه برا ما درست كرد . طبق همان ضرب المثل دهاتمان سر از تب ما شوييده

    + غبار 

    سعيد جان ميگم چطوره ما ول كنيم بريم ديگه ها ؟ نظرت چيه ؟

    اين دو تا ( مهاجر و بي نام ) از اون موقعي كه همو پيدا كردن ديگه گل بگو و گل بشنو ، انگا رنه انگار ماهم اينجاييم من كه راستش رو بخواهي غبطه ميخورم ( غبطه همان حسودي ولي محترمانه اش است ) به اين دو تا . بابا چه خبره ؟ هر چي قربون صدقشون ميري انگار نه انگار با اونايي ، فقط اين برا اون مينويسه ، اون برا اين اين برا اون مينويسه اون برا اين . مثلا سعيد براي ممد نوشت كه دلم برات تنگ شده ، اصلا نميگه تو با كيي ؟ فقط مينويسه مهاجر جون ، اينجور مهاجر جون اونجور .

    ضمنا عكسهايي كه گذاشتي براي ( مثلا ) سورپرايز علي رغم اينكه ميدانم چي هست ولي لود نميشه يه فكري براش بكن .