اما جواب آقا سلمان
اولا به دليل فشار رسانه ها بنده ديگر به آن مکان مقدس نرفته و احتمالا ميرم سراغ همان بچه دبستانيهام
ثانياً اگه کسي پيدا ميشد خودم نمي رفتم حالا اگه خيلي نگراني مي توني خودت بري
ثالثاًحداقل مزيت اين امر اين بود که طي رايزني هاي بنده با حوزه خواهران و مسئولين پيش دانشگاهي
قرار شد که از خواهران طلبه در مدارس خواهران استفاده شود که شروعش از اين مدرسه باشه و به ديگر جاها سرايت کنه
ماکه خيلي طرفدار اين طرحيم ولي بعضي ها رو از نون خوردن ميندازيم
آخ بميرم برا خودم كه اينقدر كم حرف شدم
بَسِتونه
راستي يه خبر اينکه يکي از بچه ها رفت يه جايي!!!
منظور داماد عزيز است که بعضي ها به دليل اشتباهات تايپي برا بنده خدا حرف درآورده بودن
(حيف قرار است اينجا عاري از هر گونه اختلافات قومي و قبيله اي اعلام بشود و گرنه حال همون بعضي ها رو ميگرفتم)
اين آقا مجتبي از مخابرات (مجموعه خبررسانان الکساندر گراهام بل براي تمام مردم) بيرون آمد و به معلمي شغل انبياست پيوست (فعلا در يک نقطه دور افتاده که محرمانه است)
باشد که انشاء الله بتواند ادامه دهنده راه انبيا باشد و شاگردان مبرزي تحويل اجتماع بدهد
و اميدوارم که ما هم هرکدوم در کارهاي خودمون روزي که همه از هم فرار ميکنن حداقل اعمالي داشته باشيم که ازشون فرار نکنيم و حداقل يه ذره جاي شفاعت براي شفعاء گذاشته باشيم
همين جا از مجتبي هم تقاضا ميکنم همچنان که به شاگردانش مکانيک درس مدهد به من هم ياد بده که چطوري وضعيت حرکتيم رو هر روز محاسبه کنم و چيکار کنم که شتابم افزاينده باشه
در درس موج به من هم ياد بده چي کار کنم وبا چه مختصاتي در نمودار قرار بگيرم که هيچ موجي (حالا با هر معادله اي) منو با خودش نبره و روم بي اثر باشه
چند چيزي که در اينجا جايش خالي مي نمايد اينهاست
1 لينکدوني
2 صدايي متناسب
3 هدفمندي و نظم
4 قالب به روز که طراح اين قالب ها اينجاست
آقايان سلامُ عليكم
بر خود لازم ميدانم از
ممدجون (کَثَّرَ الله نفتَه و شَعَّلَ الله شُعلۀ غازه و اَدامَ الله تحصيلاتَه) (يعني خدا رفتگان شما رو هم بيامرزه) تشكر فراواااااااااااااان نمايم.
جوهرقلمت گرم باد چاههايي که مي حفري پر از نفت باد و شغلت در چاههاي نفت ملاير باد
البته اينجا بايد از آقا سعيد تشكر كرد با اين متن بلند و جاندار
كه جبران آن همه اراجيف بنده را نمود!
خلاصه خيلي اِي وَليد
راستي مطلبي داشتم مينوشتم در باره تفاوتهاي بين مدرنيته شدن آخوندا با آنلاين شدن روحانيت
اگه مطلبي ، نظري ، امريه اي ، لينک مينکي چيزي داشتيد مرحمت فرمائيد
امروز (اين مطلب ديروز نوشته شده) وقتي برا نماز دشمن کشِ جمعه (که به دليل مرخصي رفتن يک ماه خدمتي ها بعد از رمضون جمعيتش آب رفته بود )رفتيم ديديم که برق نداريم و مسجد خاموش بود (هم خاموشي صوتي و هم نوري)
به تکاپوي تلفني افتاديم بلکه برق را بوصلانيم (عليرغم اينکه قرار بود کارهاي ديگران را انجام ندهيم)
داشتيم نا اميد ميشديم و به فکر چند نفر کمک خطيب براي رساندن صدا به مردم به ياد صدر اسلام بوديم
که شکر خدا مثل اينکه قطع برق سياسي نبود و خيلي زود مسئولان محترم مرحمت فرمودند
ما هم ازخدا خواسته بهانه دستمان آمد که کپي مطابق اصل مطلبي مرتبط را از سايت بازتاب در اين تالار بچاپانيم.
وقتي نيروگاه خصوصي ميشودمديرعامل توانير اعلام كرد: چهارده نيروگاه توليد برق كشور، آماده خصوصي شدن است. من با وجود اينكه طرفدار خصوصيسازي هستم، ولي مديرعامل توانير را به جان والده محترمه مديرعامل توانير قسم ميدهم، بيخيال اين كار شود. چون با اين روند خصوصيسازي كه در اين مدت ما ديدهايم، هيچ بعيد نيست روزها و شبهايمان اينطور بگذرند:صبح شنبه: در پي دعواي مديرعامل نيروگاه «الف» با هيأت مديره، مديرعامل دستور ميدهد تا روشن شدن وضعيت، نيروگاه تعطيل باشد؛ قطع برق.ظهر يكشنبه: در پي پيروزي هيأت مديره و تعويض مديرعامل، مديرعامل جديد كه اصولگراست و عشق خدمت به بندگان خدا را دارد، جوگير شده، دستور ميدهد تا برق نيروگاه از اين به بعد، به جاي ولتاژ 220، با ولتاژ 350 ولت وارد مدار شود؛ سوختگي بسياري از لوازم برقي.دوشنبه عصر: در پي فشار رسانهها و اعتراض گسترده مردم و كارشناسان، قرار ميشود تا مسئولان نيروگاه «الف» مسئله اضافه ولتاژ را جبران كنند. به همين دليل، مقرر ميشود تا به مدت 24 ساعت به جاي ولتاژ 220، برق با ولتاژ 90 روي شبكه بيفتد؛ نيمسوز شدن باقي لوازم برقي.سهشنبه شب: رئيسجمهور پس از خوردن شام (لوبياپلو) و مشورت با يكي از مشاورانش، دستور بركناري تمام اعضاي هيأت مديره نيروگاه «الف» را صادر ميكند و اين حكم 45 ثانيه بعد به آنان ابلاغ ميشود، اما آنان كه معتقدند رئيسجمهور، قانونا حق ندارد اعضاي هيأت مديره يك شركت خصوصي را بركنار كند، در يك جلسه فوقالعاده، مديرعامل را موظف ميكنند نيروگاه را خاموش كند تا حساب كار دست رئيسجمهور بيايد؛ قطع برق.چهارشنبه صبح خيلي زود: رئيسجمهور كه به خاطر خاموشي ديشب، با سر به اجاق گاز برخورد كرده، با سر باندپيچي، وارد دفترش ميشود و دستورهاي تندي را به رئيس دفترش ميدهد. او هم سريعا با مديرعامل نيروگاه تماس ميگيرد و به خاطر اقدام عليه امنيت ملي و ارتباط با بيگانگان و تشويش انوار عمومي و لجبازي با رئيسجمهور، او را تهديد ميكند. مديرعامل كه از ترس نزديك است قالب تهي كند، ساعت پنج و ربع صبح شخصا به نيروگاه ميرود و برق را با ولتاژ 2000 ولت وارد مدار ميكند؛ انفجار و آتشسوزي گسترده در تأسيسات برقي.پنجشنبه ظهر: قوه قضائيه اعلام ميكند كه به خاطر اشكالات قانون اساسي وارد به دستور رئيسجمهور از يك سو و نارضايتي عمومي از عملكرد هيأت مديره نيروگاه «الف» از سوي ديگر، تا مشخص شدن تكليف اداره اين نيروگاه، تا اطلاع ثانوي نيروگاه «الف» توقيف موقت خواهد بود؛ قطع برق.جمعه: تعطيل!