اين مهاجر هم ( به قول دهات ما ) سر از تب ما شوييده ،
يك دفعه ميگه نزنيد تو خط فرديات اوفه ، يه دفعه ميگه بابا بي خيال ، فرديات رو عشق است
يه دفعه ميگه نه ... ( بابا اول تكليف خودتو روشن كن بعد ما رو الاف خودت كن )
تازه ميخوام زيرآبش رو هم بزنم ، اساسي . ( زير آب مهاجر رو )
ميدونيد منظورش از پيش دانشگاهي ف چيه ؟ طفلك روش نكرده بنويسه ، اما من بهتون ميگم :
آقا ، مدتيه نماز جماعت ظهر رو
در پيش دانشگاهي دخترانه فاطميه اقامه ميفرمايند ( التماس دعا )
اصلا مگه چيه ؟ خيلي هم خوبه ، كلي هم خواهران دبيرستاني رو ارشاد ميفرمايند. ( باز هم مجبورم بگم التماس دعا )
ديگه من بقيشو نميگم كه اونجا چه اتفاقهايي افتاده ( منحرف فكر بد نكن ) تازه كلي هم كتاب احكام بانوان و ... تو سامسونتش پيدا شده ( ميدونيد كه كدوم سامسونت رو ميگم همون كه از جون آدميزاد تا شير مرغ توش پيدا ميشه و براي پيدا كردن يه تيكه كاغذ بايد همه ي محتوياتشو رو زمين خالي كرد )
القصه ،،،
مهاجر ما مهاجر سرزمين پريان شده