• وبلاگ : دوستان يار ياران دوست
  • يادداشت : بچه‏ها من هم اومدم!
  • نظرات : 0 خصوصي ، 10 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + سلام 

    اولا آخه چرا مگه من چه كار كردم

    ثانيا لطفا منو نزنيد

    ثالثا طي يك اقدام انقلابي همه شما بچه هاي گل و بلبل را مي خواهم به قول شاعر سورژرايز كنم

    + خه چرا 

    آقا جان سلام

    اولا آدم به شايعات كه نبايد گوش بده

    ثانيا آخه گردن ضعيف تر از من ديديد كه تازه كتكشم بزني

    ثالثا بعدشم شماها كه بچه هاي گل وبلبليد تو اين دوره منطق گرايي! بتون نمياد خشن باشيد

    فعلا كافي تونه

    بي نام

    پاسخ

    اولا عليك سلامدوما تا نباشد چيزكي مهدي نگويد چيزهاسوما خوشحال شدم نوشته هات رو ديدم مثل اينكه با خودت دارم حرف مي زنمرابعا اون قدر ها هم كه ميگي ضعيف نيستي بابا دكتري گفتن- ممدي گفتن
    + غبار 

    حباب عزيز سلام

    كلي حال كردم از متني كه نوشته بودي و اون رو بارها خواندم چه توصيف قشنگي از وبلاگ كردي

    كيف كردم از قلم زيبات راستش اولش فكر كردم جواده ( كه خيلي از گل و بلبل و لطافت و حركت آهسته حرف زده ) اما جلوتر كه رفت از شوخي گذشته خيلي لذت بردم اگر اين وبلاگ هيچ فايده اي هم نداشته باشه همين كه من فهميدم اينجور دوستاي با استعدادي دارم برام كافيه

    جواد رو براش زنگ بزن ( بيدارش كن ) بنداز يادش كه ميخواست مطلب بذاره

    هممون دوست داريم از نوشته هاي زيبات استفاده كنيم من كه هرروز براي ديدن نوشته هات سر ميزنم

    خوشحالم كه اين فضاي مجازي بطور حقيقي دلهاي ما رو به هم نزديك كرده و انشا الله باز هم بهتر ميشه

    پاسخ

    سلمان جان سلاملطفا اينقدر هندونه (اون هم از نوع ديمش) زير بغلمون نذارخودت ديدي كه كلي توي زيرزمين هندونه داريمولي جدي من هم از ارتباط بچه ها و گفته ها و نوشته هاشون خيلي خوشحال مي شم و روحيه ام تازه ميشهالتماس دعا
    + مهاجر 

    اين هم چند تا خبر تصويري 30 يا 30

    مصري، وزير پيشنهادي احمدي‌نژاد براي وزارت رفاه، از مجلس رأي اعتماد گرفت.

    به اين راحتي!

    و احتمالا اينجوري!


    + مهاجر 

    خاتمي: تا باز كسي پا توي كفش ما نكرده، كفش‌هامو بردارم!

    + مهاجر 

    وبلاگهاي ديني و اضطراب غرب

    روزنامه انگليسي گاردين در شماره ديروز خود از گسترش وبلاگ نويسي ديني در ايران خبر داد. به گزارش گاردين، بسياري از طلاب علوم ديني، صاحب نظران اسلامي و دانشجويان به وبلاگ نويسي ديني روي آورده و در وبلاگ هاي خود، مباني دين اسلام، انقلاب اسلامي و ضرورت مقابله با آمريكا را تبليغ مي كنند.
    چندي پيش يكي از شبكه هاي تلويزيون ماهواره اي از اين كه وبلاگ نويسي در ايران به وسيله اي براي ترويج انقلاب اسلامي تبديل شده و در همه جاي جهان قابل دريافت است، به شدت ابراز نگراني كرده بود.
    گفتني است رهبر معظم انقلاب در رهنمودهاي خود تاكيد فرموده بودند كه از امكانات ارتباطي مدرن براي گسترش مباني اسلام و انقلاب استفاده شود.



    خبر از كيهان دوشنبه اول آبان 1385- 29 رمضان 1427

    + مهاجر 

    از( آخوندها از مريخ نيامده اند)

    خانم «ان اسپالينگ» يه زن سفيد پوست امريكايي تازه مسلمان بود كه خودش با كلي دردسر از سوي هم ولايتي هاي امريكايي اش روبرو بود تونست يكي رو به زور به بهشت راهنمايي كنه !!!

    خانم ان گفته: بعد يازده سپتامبر كه هم ولايتي هايش بدجوري به مسلمونا گير داده بودند يه روز تو فروشگاه يه پسر جواني كه در حال خريد بوده با ديدن حجاب دختر انچنان از پشت با كالسكه خريدش بهش ميزنه كه دختر بيچاره به قفسه ها ميخوره و همه قوطي هاي داخل قفسه رو سر و روش ميريزه و حسابي زخمي ميشه بعد هم پسره پا ميذاره به فرار ! كه مسئولين فروشگاه ميگيرنش ! اقا كجا...؟


    خانم ان ميگه پسره به من گفت بخاطر حجابم فكر كرده من يك عرب هستم انگار دليل كافي براي حمله باشه !


    اما وقتي ديده من مثل بلبل انگليسي حرف ميزنم و زماني هم تو ارتش امريكا خدمت كردم عذر خواهي كرد ! اما من كوتاه نيومدم گفتم يا زندان يا ....


    10 جله يك ساعته اشنايي با اسلام !


    با خودش گفت هرچي باشه از زندان بهتره ! درستم فهميد چون بعد از 10 جلسه خودش كوتاه نيومد و ادامه داد و بعد از 6 ماه مسلمان شد الانم اقا يكي از دانشجويان فعال مسلمون شهرشون شده و...



    الان يه چيز ديگه هم يادم اومد حيفم اومد نگم


    داييم ميگه دوست يكي از دوستام كه يه مدت تو يه كشور اروپايي درس ميخونده يه روز برامون تعريف ميكرد كه وقتي اونجا بوديم مردم خيلي نظرشون نسبت به مسلمونا خصوصا ايراني ها بد بود يعني تروريست بودنشونو مثل قضيه نيوتون باور داشتن منم كه يه روز امتحانمو خراب كرده بودم و مدتي هم بود كه از خانوادم نامه يي نگرفته بودم خلاصه حسابي اعصابم خورد بود در همون حين يه پسره سياه پوست هوس كرد دستم بندازه و اذيت كنه يهو قاط زدم و يقشو گرفتم گفتم مي دوني من ايرانيم مامان بابامم بسيجي هستن!!! از طرفداران حكومت ! باور كن فردا زنگ ميزنم بيان حالتو بگيرن ادرستم كه بلدم ! اخ اينو كه گفتم پسره داشت ميمرد هيچي نگفت و رفت.....


    فرداش ديدم يه دختره اومده دم خونمون ميگه من با فلاني كار دارم رفتم ديدم خواهر اون سياه پوستس اومده بود ميگفت ببخشيدش بچگي كرده اين دفعه گذشت كنين... حالا منو ميگي...



    حسابشو بكنين چقدر اونا بر ضد ما تبليغ ميكنن اين عمق فاجعه رو نشون ميده !!!


    اگه بذارن مردم حقيقت اسلام رو بدونن كه غير مسلمون جايي نمي مونه. به اميد چنين روزي ...


    اللهم عجل لوليك الفرج

    + مهاجر 

    تقديم به آقا سعيد و محمد آقا و بقيه گرد و غبار ها

    + مهاجر 

    سعيد جان سلام

    خوش آمدي

    اميدوارم كه تا آخرش با هم باشيم

    اگه دكي جون رو هم ديدي يه دست كتك مفصل از طرف ما نثارش كن