بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در خطبههاى نماز جمعهى تهران خطبهى اول
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
الحمدللَّه ربّ العالمين نحمده و نستعينه و ...
همهى برادران و خواهران عزيز را كه در اين نماز پُرشكوه شركت كردهايد و همچنين خودم را به حفظ تقوا و پرهيزگارى دعوت و ...
اين ماه، ماه ضيافت الهى است. پذيرايى خداوند از بندگان خود در اين ماه - كه يك پذيرايى معنوى است - عبارت است از گشودن درهاى رحمت و مغفرت و مضاعف كردن اجر و ثواب اعمال خيرى كه بندگان در اين ماه انجام مىدهند.
يكى از مواد اين مائدهى الهى و ضيافت الهى، ليلةالقدر است؛ ... بهترين اعمال در اين شب، دعاست. ....دستاوردهاى دعا چيست؟ ....
اين دستاوردها از جملهى فوايد و عوايد دعاست. زنده نگهداشتن ياد خدا در دل، غفلت را - كه مادر همهى انحرافها و كجىها و فسادهاى انسان، غفلت از خداست - مىزدايد. ...
دستاورد دوم دعا، تقويت و استقرار ايمان در دل است. ...
سومين دستاورد، دميدن روح اخلاص در انسان است. ...
دستاورد چهارم دعا، خودسازى و رشد فضايل اخلاقى در انسان است....
دستاورد پنجم دعا، ايجاد محبت به خداى متعال است. ...
دستاورد ششم دعا، دميدن روح اميد در انسان است. ...
دستاورد ديگر دعا، برآمدن حاجات است. ....
چه دعايى بايد بكنيم كه دنبال آن، اجابت باشد. گاهى انسان چيزى را از خدا مىخواهد و به حسب ظاهر احساس مىكند كه اين خواسته برآورده نشد. شرط مهم اجابت دعا اين است كه دعا به معناى حقيقى كلمه و با شرايط خود انجام بگيرد. اولين شرط دعا اين است كه با دلِ باطراوت و بىآلايش درخواست شود؛ ...
يكى ديگر از شرايط دعاى مستجاب اين است كه انسان دعا را با معرفت انجام دهد؛ ...
در دعا همت بلند داشته باشيد؛ درخواستهاى بزرگ بكنيد؛ سعادت دنيا و آخرت را بخواهيد و نگوييد اينها بزرگ است، اينها زياد است؛ نه، براى خداى متعال اينها چيزى نيست. ...
يكى ديگر از شرايط دعا، اجتناب از گناه و توبه است. اين شبها هم شبهاى توبه است. ...
يكى ديگر از شرايط استجابت دعا، حضور قلب و خشوع است. ...
بعضىها دعا و عبادت و توبه را مىگذارند براى دوران پيرى؛ اين اشتباه بزرگى است. اگر گفته شود توبه كنيد، مىگويند حالا وقت داريم. اولاً معلوم نيست وقت داشته باشيم؛ مرگ انسان را مطلع نمىكند؛ براى همهى سنين هم است. ...
البته بايد معناى اين دعاها را بفهميم. خوشبختانه الان ترجمههاى خوب وجود دارد و مفاتيحالجنان و دعاهاى گوناگون ترجمه شده است. با توجه به ترجمهها، دقت كنند و بخوانند. البته تا آنجايى كه ما ديدهايم، هيچ ترجمهيى نتوانسته زيبايىهاى الفاظ اين دعاها را منعكس كند؛ ولى بالاخره مضمون دعا معلوم است. با توجه به اين ترجمهها دعاها را بخوانند. ...
اميدواريم خداى متعال در شبهاى مبارك قدرى كه در پيش داريم، به همهى ما توفيق دهد تا بتوانيم از اين شبها استفاده كنيم. عزيزان من! دعا كنيد. دعا مخصوص وقت گرفتارى نيست؛ هميشه بايد دعا كرد. بعضى خيال مىكنند وقتى گرفتارى و مصيبت و بلايى بود، بايد دعا كرد؛ نه، آن وقتى هم كه انسان در حال عادى زندگى مىكند، بايد دعا كند و رابطه را با خدا محفوظ نگه دارد. ...
ايام سوگوارى حضرت اميرالمؤمنين است؛ يك جمله هم دربارهى اين مصيبت بزرگ دنياى اسلام عرض كنم و ذكر مصيبت كنم. .... من يك عبارتِ وارد شدهى در روايت را مىخوانم و براى شما معنا مىكنم تا توسلى پيدا كرده باشيم. اينطور وارد شده است كه «فلمّا احسّ الامام بالضّرب لم يتأوّه»؛ وقتى ضربت شمشير بر فرق مبارك اميرالمؤمنين فرود آمد، هيچ آه و نالهيى از آن حضرت سر نزد. «و صبر واحتسب»؛ حضرت صبر كردند. «و وقع على وجهه»؛ اميرالمؤمنين با صورت روى زمين افتادند. «.....»؛ درست مثل حضرت اباعبداللَّه كه وقتى در گودال قتلگاه روى زمين افتادند، نقل شده است كه عرض كردند: «.....». مردم شتابان دنبال قاتل بودند تا او را دستگير كنند. «ولا يدرون اين يذهبون من شدّة الصّدمة و الدّهشة»؛ از بس اين حادثه دهشتآفرين بود، مردم را سراسيمه كرد. همينطور مىدويدند تا بتوانند قاتل را پيدا كنند. «....؛ بعد آمدند اطراف حضرت را گرفتند. «و.....»؛ خون بر صورت و محاسن حضرت جارى بود. خود آن بزرگوار مشغول بستن زخم سرش بود. «.....»؛ حضرت زخم سرشان را مىبستند و مىفرمودند اين همان چيزى است كه خدا و پيغمبر به من وعده كرده بودند. پيغمبر قبلاً فرموده بود كه اين حادثه پيش مىآيد. امام حسن (عليهالسّلام) سر رسيدند، سر پدر را در دامن گرفتند، خونها را شستند و زخم را بستند. «.....»؛ حضرت همانطور كه خوابيده بودند، با گوشهى چشم آسمان را نگاه مىكردند. «و لسانه يسبّح اللَّه و يوحّده»؛ در آن حالت، زبانشان در حال تسبيح و حمد پروردگار بود. حضرت از هوش رفتند و امام حسن مشغول گريه شدند. «....»؛ امام حسن چشمش به چهرهى پدر بود. وقتى ديد از هوش رفت، خم شد پيشانى و محل سجدههاى طولانى اميرالمؤمنين را بوسيد؛ صورتش را بوسيد؛ ما بين دو چشمش را بوسيد. «فسقط من دموعه قطرات على وجه اميرالمؤمنين عليه السّلام»؛ از اشك چشم امام حسن چند قطرهيى روى صورت اميرالمؤمنين ريخت. «ففتح عينيه»؛ حضرت چشمشان را باز كردند. «فرءاه باكيا»؛ ديدند امام حسن دارد گريه مىكند. .... پسرم! بعد از اين لحظه، پدر تو هرگز ناراحتى و ترسى ندارد. «هذا جدّك»؛ اين جدت پيغمبر است. «و خديجه»؛ اين خديجة است. «و فاطمة»؛ اين فاطمه است. ....
پروردگارا! تو را بهحق اين روزها و شبهاى مقدس و به حق اميرالمؤمنين سوگند مىدهيم دلهاى ما را با ذكر خودت آشنا كن. پروردگارا! محبت و عشق به خود را روزبهروز در دل ما مستحكمتر كن. پروردگارا! كارهاى خدايى را در چشم ما محبوب كن؛ دل ما را از اعمال شيطانى متنفر و دور كن. ...... پروردگارا! قلب مقدس ولىعصر را از ما راضى و خشنود بفرما؛ ما را در اين شبهاى قدر مشمول دعاى خير آن بزرگوار قرار بده.
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
قل هو اللَّه احد. اللَّه الصّمد. لم يلد و لم يولد. و لم يكن له كفوا احد.