سلام به همه دوستان عزيز تر از جان
اول از همه از مهاجر عزيز تشكر ميكنم و اميدوارم در زندگي اش موفق و سلامت باشد .
من هم دوست داشتم نظر ايشان را ميخواندم هر چند بي ادبانه باشد . اين روزها آنقدر از دهان يك سري دهن گشاد فحش به مقدساتمان ميشنويم كه عادت كرده ايم . راستش يكي از اساتيدادبيات دانشگاه بو علي را به واسطه يكي از نزديكانم ميشناختم كه استاد بسيار خوبي از لحاظ قدرت بيان و دلسوزي براي دانشجو بود حالا در اثر يك سري بد اخلاقي هايي كه از يك سري تند رو كه آنموقع رياست دانشگاه را به عهده داشتند ديده و با ناراحتي از دانشگاه بيرون رفت يا اخراج شد . كه خودش داستان مفصل دارد اولش رفت تاجيكستان و يه مدت آنجا بود و شده بود رفيق شفيق مخملباف حالا هم رفته افغانستان و رياست دانشكده علوم سياسيشان را داده اند به او !!!!!! ( به استاد ادبيات )
حالا يه وبلاگ راه انداخته و هر چه از دهن كثيفش در آمده به آقاي خامنه اي گفته و از آنجا كه گفتم خوش بيان است و ادبياتي جديدا راديو آمزيكا هم باهاش يه مصاحبه اي كرده .
البته عقده گشايي هاي امثال چنين افرادي جديد نيست اما آدم دلش ميسوزد كه چرا بايد بي شعوري يه عده و كم ظرفيتي يه عده ديگر به پاي آقا نوشته بشه و بيشتر تز آن دلش باي اين ميسوزد كه چرا قشر ( مثلا ) تحصيلكرده و استاد دانشگاه چرا بايد اينقدر آلت دست بشن .
آدرس وبلاگشو خواستيد توي گوگل بنويسيد الفباي درد
اولين وبلاگ مال اونه اگه تونستيد توي قسمت نظرات اون متني رو كه نوشته آقاي خامنه اي يه چيزي براش بنويسيد . البته ميگم فحش نامه هاي اينجور افراد ارزش علمي براي پاسخگويي نداره چون هر بچه اي ميفهمه اين فرد داره يه جايي ديگش ميسوزه كه اينجور هوار داد ميكنه ولي به هر حال حال اينجور افراد رو هم گرفتن خالي از لطف نيست .
دوستدار همه دوستان يار
غبار
من هم خيلي علاقمندم نظرات ايشون رو بشنوم شايد بشه بحث علمي باهاش بكنيم
حداقل شبهات رو بنويسيد تا با هم مباحثه كنيم هر چند خيلي هم تند باشه
حتي در يه مورد طرف ميگفت قاتله و از بطلان ولايت صحبت ميكرد با دليل جواب دادم كه دليل اين حرف و مدركت چيه و چه نوع ولايتي است و چه چيزهايي ولايت رو باطل ميكنه و چه كسي بايد تشخيص بده همچنان كه در مورد حضرت امير (البته اسم حضرت رو كه ميبريم ،اگر بحث كرده روي اين مقايسه به دليل اين است كه مناط واحد است و به اصطلاح قياس منصوص العله است نه در مقام تشابه باشيم) عدهاي هم به آن حضرت اعتراض كردند كه بعد از حكميت ديگر ولايت ندارد و نيز از طرفيحضرت در صفين ده ها هزار نفر از آن مسلمانان را كشت و در نهروان 4 هزار نفر را كه از قاريان و نماز شب خوانها بودند به قتل رساند
از طرف ديگر فرض كنيم بنا بر حرف شما ولايت باطل شد و عوض شد خوب اگر ولي جديد شما آمد و كساني را كه او متهم ميداند خواست مجازات كند و به قتل برساند و گروه سومي آمدند و گفتند كه اين ولايت ندارد چون به نظر ما او به ناحق اين كار را انجام داده آنوقت چه . چه كسي بايد مشخص كند كه حق است يا ناحق؟ آيا هر كس ميتواند صرفا با استناد به نظر شخصي خود يكي را ولايت بدهد يا عزل كند
آيا در احاديث نديده ايد كه مخلفت با ولايت فقيه مخالفت با امر خداست
حال بحث ولايت و تعيين مصداق به كنار كه بحث مفصلي است ام از جهت احتياط عقلايي هرچند قبول نداشته باشيد خيلي بايد دقت كنيد
والسلام من التبع الهدي
سلام به همگي
از اين جا باز هم به سلمان و خانواده محترمشان تبريك ميگويم
دعا كنيد
يكي لطف كنه بگه افاضات ايشان را از كجا ميشه پيدا كرد ما كه هر چي بگشتيم نيافتيم
منتظزيم