معراجيان از شط خون معراج کردند
با داغ خود صبر مرا تاراج کردند
ياران من رفتند و من در خواب ماندم
در خواب سنگين با دلي بي تاب ماندم
ياران من در کار خود هشيار بودند
هرچند مست از باده ي ايثار بودند
ياران من جان بر سر باور نهادند
بر خط ايمان دست و پا و سر نهادند
ياران من رفتند و من مهجور ماندم
من با جهاني آرزو در گور ماندم